قضا به معني ضرورت و حتميت يافتن يك چيز و قدر به اندازه و ويژگي يك شيء اطلاق مي شود و انتخاب و گزينش فاعل از روي تصميم را اختيار ميگويند كه البته هر كدام از اين سه واژه داراي واژههاي مترادف هستند كه در فصل دوم به طور مفصل آمده است. قضا و قدر داراي اقسامي چون علمي و عيني و حتمي و غير حتمي كه هر كدام با تعريف خاص در فصل دوم آمده است. و فصل چهارم اختصاص دارد به قضا و قدر و اختيار از منظر عقل و نقل كه از بين نظريههاي مطرح شده بهترين نظريه، نظريه شيعه كه همان أمر بينالأمرين، يعني حالتي بين جبر و اختيار كه با استفاده از آيات و روايات و دلايل عقلي به اثبات رسيده و آن اينكه اختيار با قضا و قدر الهي منافاتي ندارد و فاعليت انسان در طول فاعليت خداوند قرار دارد و چنين نيست كه كارهايي كه از انسان سر مي زند يا بايد مستند به او باشد كه نتيجهاش اختيار مطلق مي شود يا به خداوند تعالي كه نتيجهاش جبـر ميشود بلكه كارهاي انسان در عين اينكه مستند به اراده و اختيار است در سطح بالاتري مستند به خداي متعال است و فصل پنجم به رابطه قضا و قدر با اختيار اختصاص داده شده كه به سخن كوتاه، بيان كننده عدم منافات قضا و قدر با اختيار انساني است و آيههاي مطرح شده دليل صريح به مختاريت انسان است به گونهاي كه هر كس مسئول اعمال خويش است.
طلبه سطح2 مدرسه علمیه فاطمیه جلفا: فاطمه قلمی
آخرین نظرات