واژه جاهلیت اگرچه ازجهل مشتق شده است ولی جهل در اینجا نقطهی مقابل علم نیست؛بلکه نقطه مقابل عقل و منطق میباشد.درست است که عرب آن روز جزیرةالعرب، مردمی درس نخوانده وفاقد علم ودانش بودند،اما اگر در فرهنگ اسلامی به مردم آن روزگار،مردم جاهل وبه آن عصر، عصر جاهلیت گفته شد نه تنها به علت بیدانشی بلکه به بینش غلط ودورازعقل ومنطق آنها وپیروی ازآداب ورسوم خرافی وداشتن صفاتی مانند خودپسندی،فخرفروشی،تعصب کورکورانه است.
شاید بتوان گفت جهل دراینجا مفهومی همچون نفهمی دارد که لازمه آن بیسوادی نیست، بلکه افراد کجفکر، کمعقل و سبک مغز را نیز در برمیگیرد، همان گونه که دردنیای کنونی شاهد آن هستیم با آن که علم ودانش از هرنظری پیشرفت قابل توجهی داشته ولی شاهد بسیاری از اعمال زمان جاهلی همچون تعصب و خودآرایی بیقید وبند زنان برای مردان غریبه هستیم که این تصویر ناشناختهای نیست.درحقیقت هرزمان را که افراد به استکبارعلی الله روی آورده واز راه الهی خارج شده ومطیع ولایت طاغوت شدند آنجا بوی جهالت میدهد.
باتتبّع درآیات و روایات گرانبها از معصومین درمییابیم که درمقایسه جاهلیت اولی باجاهلیت مدرن،تنها نوع وشکل جاهلیت ازلحاظ اجتماعی وسیاسی واقتصادی آنها باهم متفاوت است و شالوده جهالت هم چنان درمیان دنیای کنونی پابرجاست.
طلبه سطح2 مدرسه علمیه فاطمیه جلفا: مریم اکبری
آخرین نظرات