همیشه غم اندوه از دست دادن تاج ایران در آذربایجان، حقارتی را بر غیرت دینی و ملی مردم این خطه، آزادگان را چون تیغی در گلومانده، دچار رنج دائمی کرده است.
دویست سال است که این درد، مانند زخم کهنها ی که مرهمی برای التیام آن در
طول زمان پیدا نشده است، نسل به نسل در اعماق وجود آذربایجانیهای ساکن
در دو سوی ارس، مانند نیشتر اذیت میکند. اگر چه شیعیان غیور دیندار منطقه
تا پای جان ایستادند و برای حفظ دین و وطن، خون دادند تا ناموسشان را از چپاول دشمنان دورکنند، ولی شاهان قاجار با یک امضاء خائنانه سرنوشتشان به گونهای دیگر رقم زدند.
موضوع: "کتب منتشرشده"
اشاره
مدتها بود در لابهلای کتابها، کتابی را که با موضوع شهدای گمنام باشد، جستوجو میکردم و نبود؛ این نبودن، آزاردهنده بود؛ گاهی سراغی از شهیدی میگرفتم که بعد از شهادت نامی داشت؛ در این زمان آدمی چه بخواهد و چه نخواهد یاد آن شهید نامی میافتد و وقتی در بین مزار شهدای گمنام میگردد نام آن شهید و چهرهاش به یادش میآید و با خود میگوید: «تو همان نیستی؟!» و بعد یک شک تمام وجودت را پر میکند که تبدیل به غربت میشود؛ تو چهقدر غریبی! تو اگر همان نیستی، پس کی هستی؟ و بعد مزار به مزار همه پنجشنبهها را جستوجو کردم و گاه خاطراتی از این شهدا شنیدم؛ گاهی جایی در گوشه ذهنم و گاهی جایی دور، دور از دسترس همه در کاغذی آن خاطره را یادداشت کردم؛ چه کسی میداند؟ چه کسی میفهمد؟ اصلاً کسی باور میکند؟ و اصلاً کسی رفته بر سر مزار شهید گمنامی و حاجتی گرفته و یا مشکلی از او حل شده؟ یک آیه به ذهنم متبادر شد: (وَ لاتَحْسَبَنَّ الذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللهِ أمْواتاً بَلْ أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ)؛ «هرگز کسانی را که در را خدا کشته شدهاند، مرده مپندارید؛ بلکه آنان زندهاند و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند»: (آل عمران: 169)؛ بعد به ذهنم رسید، آنچه را شنیدهام و دیدهام و لمس کردهام، در اختیار دیگران بگذارم و آنها را از گوشه ذهن و کاغذپارههایی که برای خودم نگه داشتهام، بیرون بکشم تا چند جلد کتاب شود و دیگران بخوانند؛ شاید این یادآوری، توشهای شود برای آخرتم و یا در همین دنیا نظر لطفی شامل حالم شود. بیاختیار تصمیم به نوشتن گرفتم و آیا این تصمیم درست است یا نه؟ ذهن معنویام به شدت درگیر بود؛ باید با چه کسی مشورت کنم؟ اصلاً مشورت کنم؟ یا …. و این سؤالها، به نظر آمد سؤالی نیست که بپرسم. آیه (وَ لاتَحْسَبَنَّ الذِینَ قُتِلُوا) مرا به مشورت با قرآن راهنمایی کرد؛ مثل کسیکه راه گم کرده و میخواهد خودش را پیدا کند، قرآن را بهدست گرفتم و سعی کردم انگشت دستم بیاختیار خودم، صفحهای از کتاب خدا را باز کند؛ صفحهای از قرآن باز شد و آیات 38 ــ 37 سوره مبارکه نور آمد:
گردآورنده:
نرجس خاتون محمدی ارهانی
مدرسه علمیه فاطمیه جلفا آذربایجان شرقی
دیباچه
مکتب آسمانی اسلام، در چهارده قرن پیش، به این نکته مهم، یعنی تأثیر محیط بر تربیت توجه کامل داشته است؛ لذا در عربستان که زمانی کانون توحید و مهد یکتاپرستی بود و بر اثر فاصله زمانی از پیامبران از جامعه انسانی سقوط کرده بودند؛ خداوند پیامبر آخرین را مبعوث فرمود تا انسانیت مرده را حیاتی دوباره به بخشد؛ و با نزول قرآن آیین زندگی را با معلم آن به سوی بشر فرستاد تا از ذلت حیوانیت خارج شوند به همین منظور برای هر لحظه زندگی برنامهای را منظم کرد، از خانواده که کوچکترین واحد است تا بزرگترین آن مانند جامعه و مسائل مربوط به آن مثل تعلیم و تربیت و روش زمامداران و مربیان و غیره را در تحت برنامه قرار داد.
محیط محدود خانواده زیر بنای فکری انسان را میسازد و محیط وسیع اجتماع بقیه اوصاف او را تعدیل میبخشد، لذا همانطور که اعضای یک خانواده بر فرزندان تأثیر میگذارند معلمان و علما و رهبران و سایر رسانههایی که در جامعه موجود است هم بر تفکر امتها موثر هستند .در این کتابچه برای بررسی و تعیین میزان تأثیرپذیری افراد از والدین و مربیان و حاکمان و سایر افراد اجتماع از آیات و روایاتی که درباره تأثیر محیط بر رفتار و شخصیت انسان سخن گفته است استفاده کردیم و با ذکر آسیبهای محیط آلوده و عوامل آن بر انسان و راههای برون رفت از آن مطالبی را در حد توان و وسع جمعآوری کردیم و نتیجه گرفتیم که جامعه در دوگستره به انسان تأثیر میگذارد. یکی در رابطه زبان و اعتباریات صرف و دیگر آنهایی که در تکوین شخصیت آدمی مؤثر هستند، مانند علوم و معارف حقیقی علاوه بر این، جامعه در به فعلیت رساندن قوای فطری فرد سهم به سزایی دارد. در مورد اهمیت الگو گیری که یکی از پراثرترین راههای انتقال فرهنگ جامعه به فرد است مطالبی را نوشتیم و اثبات کردیم که تقلید، رفتاری است آگاهانه و هدفدار که به انگیزههای مختلفی شکل میگیرد که اثرات مثبت و یا مخربی در رفتار باقی میگذارد. ان شاء الله گامی کوچک باشد در آشنایی بیشتر در باب سلامت محیط اجتماعی. نرجس خاتون محمدی
مقدمه
مسئله تربیت، از مهمترین مسائل اجتماعی است که از گذشتههای دور معضلاتی را در جامعه بشری بوجود آورده. موضوعی که انتخاب شده مورد بررسی قرار میگیرد، تلاش کوچکی برای شناخت آیات قرآن درتأثیر محیط برتربیت است. هرچند که علما و دانشمندان در این باره راه کارهای گوناگونی مطرح کرده اند ولی عالیترین ایدهها را اسلام معرفی کرده است.
مشکلی که امروز دنیا از آن ضرر میبیند نبود امکانات نیست، بلکه نبود تربیت صحیح و تأثیرگیری کودک و نوجوان ما از افراد تربیت ناشده است.طبق معرفی قرآن، انسان حامل دو بعد منفی و مثبت است.خداجو …و هلوع منوع …است.
انسانی که ظرفیتی این گونه دارد و با فطرتی پاک آفریده شده است؛ در اختیار خانواده و تحت امر مربیان قرار میگیرد و چنانچه همه در صراط مستقیم باشند میتواند بهترین نتیجه را بدهد. ولی برعکس اگر از یک سو خانواده مؤدب به آداب نباشد و از سوی دیگر مربیانی که از میان همین خانوادههای بیمبالات، مسؤولیت مهم تربیت و مراکز فرهنگی و رسانه را به عهده دارند، اگر کودک و نوجوانی توانست از این هفت خوانهای ویرانگر به سلامت عبور کند نیاز به معجزه دارد؟!
محیط اجتماعی عامل مهمی در تکوین خصوصیات روحی و اخلاقی انسان است. زبان انسان، آداب عرفی و اجتماعی، دین و مذهب، غالباً همان چیزی است که محیط اجتماعی بر انسان تحمیل میکند.
قسمت اعظم یادگیریهایی که شخصیت افراد را تحت تأثیر قرار میدهد نه در فضای معمولی محیطهای طبیعی، بلکه در محیط بسیار پیچیده که به وسیله رفتار افراد دیگر خلق و ایجاد شده است، انجام میپذیرد. منظور از محیط پیچیده اجتماعی یعنی الگوهای فرهنگی، طبقه اجتماعی، ساختار خانواده، سیستمهای تعلیم و تربیت و الگوهای استخدامی است. هر کدام از اینها به نوعی تأثیرات خود را روی شخصیت افراد نشان دادهاند.
اعضای یک طبقه اجتماعی بر روی نحوه گفتار، نوع پوشش، امکان بازآفرینی فعالیتها، نحوه تلقی از استعدادها و اهداف زندگی تأثیر میگذارد. آنچه که افراد در دوران کودکی خویش تجربه میکنند، مانند تنبیههای انضباطی والدین، الگوهای غذایی، شیوه بروز احساسات و عواطف، ممانعتها و انتظارات غالبا پایه و اساس شخصیت افراد در سنین بزرگسالی است. در ارتباط با این موضوع ساختار خانواده هم دخیل است. یعنی تعداد خواهران و برادران، تعداد افراد خانواده، وجود پدر یا مادر، تماما نشان دادهاند که نقش عمدهای در تحول شخصیت کودک به عهده دارند. در خارج از محیط خانه، شخصیت به وسیله مشخصههای محیط اجتماعی مثل مدرسه، میزان تحصیلات، شغل و محل کار تأثیر میپذیرد.
چکیده
قران کریم از روشهای مختلفی برای انتقال مفاهیم خود استفاده کرده است. یکی از شیوههای انتقال مفهوم در قرآن استفاده از تصویرسازی است. قرآن مفاهیم مختلفی از قبیل غیبت، نقض عهد، توسل بغیر خدا، ربا، انفاق و قساوت قلب و…را از در قالب تصویر بیان کرده است.
این کتاب آسمانی با بهره گیری از شیوههای تصویر سازی لفظی از قبیل تشبیه، تمثیل، استعاره، تجسیم، تشخیص، تخییل و نام آوا، منظور خود را در جان مخاطب حک کرده است؛ چرا که تصویر سازی باعث میشود مخاطب ارتباط بهتر و عمیق تری با متن برقرار نموده، تاثیر بیشتری از متن بپذیرد. در تصویرسازی به کمک الفاظ، تخیل مخاطب است که نقش تصویرسازی به معنای امروزی اش را بر عهده دارد.
وقتی قصهها گزارشی از واقعیتها باشد، در تربیت اخلاقی مخاطبان تاثیر بسزایی دارد؛ زیرا با شنیدن گزارهها حالتی کنجکاوانه به بیننده دست میدهد تا به علل واسباب وقوع حوادث تلخ وشیرین گذشتگان پی ببرد ونیز با تطبیق آن بر روش ورفتار خود، پند گرفته،وآموزش مییابد، اگر ارشاد همراه با شواهد زنده و واقعی باشداثری نافذ خواهد گذاشت.اگر مفاهیم قرآنی را با تصویرگری هایش بتوان به صورت وتئاتر ونوشتن وسرودن شعر، به نمایش درآورد بینندگان سرنوشت خود را از سرگذشت اقوام وملتهای گذشته جدا نمیبینند، بلکه قدم به قدم با صحنه آرایی داستان حضور خواهند داشت وهمواره خودرا در میان صحنههای تاریخ بشریت زنده احساس میکنند و از سرگذشت مردمان در دورانهای گذشته، برای امروز وفردای خود عبرت میگیرند
در آیات قرآنی و نیز روایات توصیه شده كه قرآن را به گونهای بخوانند كه گویی كه مخاطب آن خودشان هستند و قرآن بر خود آنان نازل شده است. در داستانهایی كه درباره قاریان قرآن نوشته شده گاه این هم پنداری به تصویر كشیده شده است. میگویند امام سجاد(علیه السلام) هنگامی كه قرآن میخواند در آیات بشارتش، شاد میشد و در آیات انذارش میلرزید.
البته لازم به یادآوری است که تصویر، علی رغم ویژگیهای منحصر به فردی که در انتقال مفاهیم دارد، محدودیتهایی نیز داراست .بنابراین نباید انتظار داشتکه یک تصویر بتواند مفهوم مورد نظر را به تمام و کمال منتقل کند.
کلیدواژه: قرآن، هنر، تصویر، مفاهیم اخلاقی، مفاهیم دینی، انتقال مفاهیم،هنر هفتم.هنر دینی
نویسندگان: پروانه رامیان-مهجده انتظاری-نرجس خاتون محمدی
چاپ نشر هاجر
سال 1394
آخرین نظرات