تدوین ونگارش: راحله غلامی، استاد راهنما: آقای گلفر، استاد ناظر: آقای دکتر اسدی، تاریخ دفاع:۱۳۸۹
چکیده
یکی از مقوله هایی که بشر برای رسیدن به هدف والای آفرینش (قرب الهی)بدان نیاز مبرم دارد، «مصرف» است؛ چه مصرف خوردنی ها وآشامیدنی ها برای حفظ حیات خود و رشد جسمی و چه مصرف امکانات ومواهب موجود در طبیعت برای جلب رضایت الهی مثل صدقه، احسان، خمس و غیره، همگی از همین مقوله می باشند.
پس میتوان گفت بشر می تواند مساله «مصرف» را وسیله ای برای به هدف والاتر قرار دهد یعنی از میان انگیزه های مثبت و منفی که برای آن وجود دارد انگیزه های مثبت را برگزیند تا گامی در جهت هدفش برداشته باشد که این مساله ریشه در تفکرات و جهان بینی، آداب و رسوم، سنتها و عادات و سلیقه ای که مورد پسند او است ،دارد.
لذا الگویی که مصرفش را مطابق آن قرار می دهد باید بر همین پایه واصل استوار باشد یعنی الگویی منطبق بر دین کامل الهی برگزیند ومعیار مصرفش را فقط نیازهای حقیقی قرار دهد واز نیازهای کاذب وساخته ذهن بازی گوش بشر اجتناب کند ودر همین نیازحقیقی هم، به مقدار لازم وضروری مصرف کند پس استاندار مصرف را باید در حد کفاف طوری که بی نیاز از مردم باشد ، قرار دهد.
ضرورت اصلاح الگوی مصرفی فرد از همین جا مشخص می گردد یعنی باید از اسراف نعمت های الهی دوری گزیده وهمیشه جانب اعتدال را پیش گیرد.
الگوی مورد قبول اسلام هم اثبات شده ی عقل سلیم می با شد چرا که منطبق بر فطرت بشر است ،هم مورد تایید قرآن وحدیث ،چرا که سه اصل کلی اعتقاد به مالکیت خداوند متعال واصل اخوت حاکم بر جامعه اسلامی وهم اصل تلازم تکامل معنوی وکنترل لذات مادی آنرا به اثبات می رساند.
قرآن کریم اهدافی را برای مصرف بیان می دارد که به عنوان نمونه مصرف همراه شکر ،همراه عمل صالح وهمراه هشدار هایی چون پرهیز از فساد ،طغیان ،نفوذ پذیری شیطان ودستور به رعایت تقوا اشاره شده است.
تمامی قواعد ی که برای مصرف وجود دارند را می توان به دوگروه تقسیم کرد قواعدی که مورد پسند اسلام هستند وقواعدی که مورد نهی اسلام می باشند .در مورد گروه اول این موارد را می توان بیان کرد:
۱-مصرف طیب وحلال که بشر را به طورذ کلی از به کار گیری حرام منع می کند چرا که باعث پژمردگی جسم وروح واخلاق فرد ونسل او می شود.
۲- زهد ورهبانیت که عالی ترین مرتبه دیندار یاست چرا که به قول حضرت امیر (علیه السلام )ترک زینت ،هوی وهوس ودنیا است ولی در این رهبانیت اسلامی ،زاهد در متن جامعه حضور دارد ولی دلبستگی به تجملات وبهره مندی آن ندارد.
۳- قناعت واقتار ؛که قناعت نقطه مقابل حرص وآز ولی اقتار دام ابلیس لعین است برای قانعین.
۴- اعتدال ومیانه روی است که سهل شدن مشکلات زندگی ،اصلاح نفس ،کسب روزی وسلامتی آثار مبارک آن در زندگی است وفقر ونداری ،آتش دوزخ ملامت و ندامت عدم استجابت دعا هم آثار شوم عدم پیروی از اعتدال در زندگی می باشد.
از قواعد منفور و مطرود اسلام در مصرف هم می توان به :
۱- تجمل گرایی یعنی افراط در به کار گیری زیبایی ها و آزاد گذاشتن روح زیباپسند بشر تا به خیال واهی ایشاناشباع گردد که نتیجه اش دچار شدن بخ سرنوشت شوم مترفین در زندگی است.
۲- پیامدهای منفی بسیاری که اشرافیگری در زندگی انسان به جا میگذارد از جمله: تباهی سرمایههای مادی، زمینهسازی برای گناه، گسترش فقر در جامعه، تبدیل ارزش به ضد ارزش و ..
۳- اسراف و تبذیر که در ظاهر یکی ولی در اصل، تبذیر، هدر دادن مال و اسراف، تجاوز از حد در مصرف است که با معیارهای شرعی و عرفی قابل تشخیص میباشد. همچنین میتوان آثار شومی چون کمبرکتی و زوال نعمت و عدم ستایش به هنگام جود و عدم ترحم به هنگام فقر را برایش شمرد. این غده سرطانی ریشه در وجود دوانده و اخلاق فرد دارای ریشهها و عواملی مثل تقلید، تربیت خانوادگی، فساد اخلاقی و خودنمایی است.
برای اصلاح الگوی مصرفی فرد تا منطبق قواعد مورد قبول اسلام گردد نیاز به راهکارهایی چون اصلاح تبلیغات رسانهای، نهادینه کردن آموزههای دینی و ارائه الگوی عملی و الگو نگرفتن از بیگاناگان دارد. پس فرد زیرک باید از این مسأله به ظاهر ساده و روزمره به نفع خود استفاده کند تا در رسیدن به هدف والای آفرینش یعنی صعود و عروج به قرب الهی سرعت بگیرد و گامهای مؤثری بردارد.
آخرین نظرات